loading...
ضد شیطان
آخرین ارسال های انجمن
masmeh بازدید : 301 یکشنبه 28 مهر 1392 نظرات (1)

پس از آفرینش  آدم خدا گفت به اونازنینم آدم با تو رازی دارم اندکی پیش تر آی    آدم آرام ونجیب آمد پیش  زیر چشمی به خدا می نگریست با محو لبخند غم آلود خدا دلش انگار گریست نازنینم آدم (قطره ای اشک ز چشمان خداوند چکید) یاد من باش که بس تنهایم و بغض آدم ترکید گونه هایش لرزید به خدا گفت :من به اندازه.....من به اندازه ی گل های بهشت....نه....به اندازه عرش .....نه....من به اندازه تنهایی ات ای هستی من دوست دارت هستم......ادم کوله اش را برداشت خسته و سخت قدم برداشت راهی ظلمت پرشور زمین طفلکی بنده ی غمگین ادم در لحظه ی جانگاه هبوط باز از خدا شنید که گفت :نازنینم ادم نه به اندازه ی تنهایی من نه به اندازه ی عرش نه به اندازه ی گل های بهشت ... که به اندازه ی یک دانه ی گندم به یادم باش...نازنینم ادم ...نبری از یادم...

admin بازدید : 83 جمعه 26 مهر 1392 نظرات (5)

اين طور نيست كه شيطان هميشه حرف ناحساب بزند. گاهى اوقات هم به دوستان و حتى دشمنان خود هم سفارش درست مى كند و حرف حساب مى زند. گاهى اوقات با همان حرفهاى حساب شده ، دوستان و طرفداران خود را رنجانده ، آنها را به رسوايى مى كشاند و از غرورشان پايين مى آورد.

admin بازدید : 167 پنجشنبه 25 مهر 1392 نظرات (3)

اشاره:

روزی که شیطان تلفنی تماس گرفت و بی مقدمه گفت: "حاضرم رؤیای تو را تبدیل به واقعیت کنم"، به ناگاه شوکه شدم! باورم نمی شد! تنم خیس عرق شده بود! وحشت و ترس سرا پای وجودم را فرا گرفته بود! به هر زحمتی که بود خودم را جمع کردم و بالاخره قراری برای مصاحبه گذاشتم.

تعداد صفحات : 2

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    mataleb va mozuate morede alagheye shoma?
    آمار سایت
  • کل مطالب : 18
  • کل نظرات : 29
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 17
  • آی پی امروز : 14
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 13
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 13
  • بازدید ماه : 15
  • بازدید سال : 210
  • بازدید کلی : 6,028
  • کدهای اختصاصی